کلاس آموزش رایانه

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سعدی

حاکم ظالم به سنان قلم  
دزدی بی‌تیر و کمان می‌کند 
گله ما را گله از گرگ نیست  
این همه بیداد شبان می‌کند 
آنکه زیان می‌رسد از وی به خلق  
فهم ندارد که زیان می‌کند 
چون نکند رخنه به دیوار باغ  
دزد، که ناطور همان می‌کند  

  • دریا فلکی
  • ۰
  • ۰

مولانا

گفت ای یاران زمان آن رسید

کان سر مکتوم او گردد پدید

جمله برخیزید تا بیرون رویم

تا بر آن سر نهان واقف شویم

در فلان صحرا درختی هست زفت

شاخهااش انبه و بسیار و چفت

سخت راسخ خیمه‌گاه و میخ او

بوی خون می‌آیدم از بیخ او

خون شدست اندر بن آن خوش درخت

خواجه راکشتست این منحوس‌بخت

تا کنون حلم خدا پوشید آن

آخر از ناشکری آن قلتبان

که عیال خواجه را روزی ندید

نه بنوروز و نه موسمهای عید

بی‌نوایان را به یک لقمه نجست

یاد ناورد او ز حقهای نخست

تا کنون از بهر یک گاو این لعین

می‌زند فرزند او را در زمین

او بخود برداشت پرده از گناه

ورنه می‌پوشید جرمش را اله

کافر و فاسق درین دور گزند

پرده خود را بخود بر می‌درند

ظلم مستورست در اسرار جان

می‌نهد ظالم بپیش مردمان

که ببینیدم که دارم شاخها

گاو دوزخ را ببینید از ملا

  • دریا فلکی